بررسی چگونگی اسلام اوردن عمرورفتارهای بعدی وی که شاید ماامروز خیلی بیشترازگذشته به ان پی میبریم حکایت ازان داردکه عمر بسیار زیرکانه توسط دشمنان اسلام به عنوان عامل نفوذی جهت بهره برداری ازوی درروزهای خاص وارد اسلام گردیده است،مطالعه تاریخ صدر اسلام وبرخی ایات قران دقیقا تلاشهای دشمنان اسلام منجمله بنی امیه و...راجهت جلوگیری ازابلاغ رسالت تامرحله برنامه ریزی جهت به شهادت رساندن حضرت رسول الله ص واذیت وازار تازه مسلمانان ودرکل انچه ازدستشان میامد رانشان میدهد اما به لطف خداوند تبارک وتعالی به جای نرسیدند.سوره کوثر به روشنی بیان میداردهنگامیکه سران کفارتلاشهایشان راناکارامددیدندبه یاد اوردند که حضرت رسوالله ص فرزند پسر جهت جانشینی ندارد غافل ازانکه خداوند صاحب امور است وانان فراموش کرده بودند که حضرت عیسی ع به امر خداوند فقط ازمادرشناخته میشود.وانچه خداوند تدبیر نماید دیگران هیچ کاره اند.تفکر درمسائل نشان میدهد بابرداشت ازفرزند پسر نداشتن پیامبر سران کفر برنامه ریزی خود رابرای بعداز رحلت حضرت پیامبرص اغاز وعمررا درواقع به عنوان نفوذی وانجام خواسته های انان وارد اسلام نموده ودرپشت صحنه هدایت گروپشتیبان وی بوده اند،عمرنیز خوب مزد اعتماد وحمایت اربابانش راداد ایشان باکودتاابتدا ابوبکر رابرسر کاراورد درواقع ابوبکر درظاهر خلیفه بود انچه اجرا میشد خواسته های عمر واربابانشن بودعمر مسیری را پایه گذاری کردتاسران کفر یافرزندانشان که ظاهر اسلام اورده بودند به راس قدرت برگردندوچه زیرکانه به واسطه ساده نگری ویاضعف ایمان برخی ازمسلمانان به هدفش رسید.بنی امیه به واسطه عملکرد عمروادامه ان به دست عثمان ساختار قدرت مسلمانان رابه دست گرفت وانچنان قوی شد که تا به امروزهمچنان برستم خود فقط به خاطر مسند قدرت ادامه میدهند ازابتدای این عمل مولا علی ع جانشین برحق حضرت رسولله ص به مخالفت برخواست وحالا نیز پیروان ایشان درهمان سنگرند .بنی امیه ایی راکه عملکرد عمر وارد ارکان قدرت اسلام نمودامروز شاخ وبرگ زده وگسترش یافته است.اما اصالت خوددر دشمنی باحضرت رسوالله ص واهل بیت پاکش راحفظ نموده بلکه به ان افزوده تحت عناوین وهابیت،داعش،نصره،سلفی وغیره.......حال چگونه اسلام اوردن عمر رابخوانیدوخودانرا تحلیل نمایید.
عمر، با تضمين عاص بن وائل، اسلام را پذيرفت:
برخي ادعا ميكنند كه قبل از اسلام آوردن عمر، كسي جرأت نميكرد در خانه كعبه علني نماز بخواند و مسلمانان مخفيانه به عبادت ميپرداختند، با اسلام آوردن عمر مسلمانان شجاع شدند و ...
اين مسأله با روايتي كه در صحيحترين كتاب اهل سنت بعد از قرآن نقل شده است، كاملا در تعارض است ؛ بلكه به شدت از مسلمان شدن ميترسيد و از ترس اين كه توسط مشركان كشته نشود، در خانه خود مخفي شده بود؛ اما با تضميني كه عاص بن وائل به او داد، علنا اسلام را پذيرفت . محمد بن اسماعيل بخاري در صحيح خود مينويسد:
حدثنا يحيى بن سُلَيْمَانَ قال حدثني بن وَهْبٍ قال حدثني عُمَرُ بن مُحَمَّدٍ قال فَأَخْبَرَنِي جَدِّي زَيْدُ بن عبد اللَّهِ بن عُمَرَ عن أبيه قال بَيْنَمَا هو في الدَّارِ خَائِفًا إِذْ جَاءَهُ الْعَاصِ بن وَائِلٍ السَّهْمِيُّ أبو عَمْرٍو عليه حُلَّةُ حِبَرَةٍ وَقَمِيصٌ مَكْفُوفٌ بِحَرِيرٍ وهو من بَنِي سَهْمٍ وَهُمْ حُلَفَاؤُنَا في الْجَاهِلِيَّةِ فقال له ما بَالُكَ قال زَعَمَ قَوْمُكَ أَنَّهُمْ سيقتلونني إن أَسْلَمْتُ قال لَا سَبِيلَ إِلَيْكَ بَعْدَ أَنْ قَالَهَا أَمِنْتُ فَخَرَجَ الْعَاصِ فَلَقِيَ الناس قد سأل بِهِمْ الْوَادِي فقال أَيْنَ تُرِيدُونَ فَقَالُوا نُرِيدُ هذا بن الْخَطَّابِ الذي صبأ قال لَا سَبِيلَ إليه فَكَرَّ الناس .
عبد اللّه بن عمر مىگويد: عمر ، در حالى كه ترسيده بود، در خانه مانده بود كه عاص بن وائل آمد و به او گفت: تو را چه مىشود؟ گفت: قوم تو مىگويند كه اگر اسلام بياورم مرا مىكشند. گفت: بعد از آنكه من تو را امان دادم كسى با تو كارى ندارد. عاص خارج شد مردم را ديد كه به سوئى مىروند گفت: كجا مىرويد؟ گفتند: اين پسر خطاب را كه اسلام آورده مىجوئيم گفت: كارى به او نداشته باشيد؛ پس مردم بازگشتند.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1403، ح3651، بَاب إِسْلَامُ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ رضي الله عنه ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
عاص بن وائل، همان كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را مسخره ميكرد كه خداوند در باره او اين آيه را نازل كرد:
إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئينَ. الحجر/95.
ما شرّ استهزاكنندگان را از تو دفع خواهيم كرد.
او همان كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را «ابتر» ناميد و خداوند در جواب او كوثر را به پيامبرش مرحمت فرمود و خود او را «ابتر» لقب داد:
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَر. فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انحَْرْ. إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتر.
آيا اگر واقعا، عمر آن قدر شجاع و دلاور بود كه اسلام آوردن او ضربه بزرگي به مشركان به شمار ميرفت و اسلام با ايمان آوردن او عزيز ميشد، چرا عاص بن وائل كه از سرسختترين دشمنان اسلام بود به او امان داد و مردم را از كشتن او منصرف كرد؟
يا اين مطالبي كه اهل سنت در باره اسلام آوردن عمر نقل ميكنند افسانه است، يا عاص بن وائل از اين كار هدفي داشته و عمر را به خاطر مسائل ديگر به اسلام آوردن تشويق كرده است.
به این مطلب امتیاز بدهید:موضوعات مرتبط با این مطلب : شام قبل ازظهوربیوگرافی سفیانیگفتهها و ناگفتههایی از سفيانيتقویم ایام سفیانیهدایای سفیانی به حوریان وساخت تندیس یزیدسرزمين هاى شام در عصر ظهوركارنامة سیاه سفیانی در عراق (1)کارنامه سیاه سفیانی درعراق2بنیان گذارداعشسفیانیوهابیت