مدعیان دروغین ،،یمانی،خراسانی،شعیب بن صالح
اخیرا برخی ازدوستان ومحبان حضرت رسول الله ص واهل بیت پاکش سوالاتی پیرامون ادعا های برخی افراد که خودرا منصور هاشمی خراسانی وسیدیمانی معرفی ودرخواست بیعت می نمایند میپرسندودرخواست راهنمائی جهت شناخت دروغگووراستگو می نمایند.
به این قبیل دوستان وسایرافرادبه استحضارمیرسانم درکلیه روایات واحادیث جملگی حکایت ازان دارد که هیچ یک ازیاران اقا امام زمان عج ازجمله سیدیمانی وسید خراسانی وشعیب بن صالح وغیره هیچ کدام تاقبل ازظهور وارتباط با اقا امام زمان عج ازهویت ونقش خوددرارتباط باظهوراگاه نیستند بلکه انسانهای صالح ومومنانی هستند که ارزوی بندگی درجهت رضایت باریتعالی رادارند ومنتظرظهور،وهرکدام بسته به نقش ووظیفه ایی که خداوندمتعال برانان مقرر داشته باتوجه به زمان ومکان درجهت مبارزه باظلم وجورواجرای فرامین الهی به امرپروردگاربه پاخواهند خواست وانجام وظیفه مینمایندتااینکه درلحظه وزمان لازم به اذن الله ازشخصیت خوداگاه میگردندوفقط حضرت صاحب الحجج عج ازموقعیت وهویت خویش اگاه میباشد.
پس براساس مندرجات بالاوروایت ذیل هرکس ودرهرجاخود راسید یمانی،سیدخراسانی،منصورهاشمی خراسانی،شعیب بن صالح معرفی نموده وازمردم درخواستی داشته باشدایشان شخص دروغگویی بوده وباید مراقب بود دردام این افراد نیفتاد.
ضمنا دوستان توجه داشته باشیدمنتظرنباشیدحتماافرادی با این اسامی ومشخصات وبه این واضحی بیایند بلکهاحتمالا به دنبال جنبش هاوگروهها باشیدودقیق اعمال ورفتاروکردارانان راتحت نظربگیریداعمال ورفتارحق به موقعش ازنابه حق مشخص خواهدبودازخدایاری بجوئیم وبه خداپناه ببریم
جهت تائیدعرایضم روایت ذیل ازکتاب فتنه هاواشوبهای اخرالزمان اثرابن طاووس بخشی ازباب 79اورده شده است.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود: کان من مى بينم که شکل وزى آن ها يکى، قد وقامت يکى. صورت وجمال يکى: لباس يکى، مثل اينکه چيزى را که از دست داده باشند مى طلبند ودر باره آن متحير ومتفکرند تا آن مردى که خلقا وخلقا وجمالا که شبيه ترين مردم است به رسول خدا صلى الله عليه وآله از پشت پرده کعبه نزد آن ها ميايد باو گويند: تو مهدى عليه السلام هستى؟ ميگويد: آرى مهدى موعود منم، آنگاه آن حضرت بان ها ميفرمايد: در باره چهل خصلت با من بيعت کنيد وراجع به ده خصلت با من شرط نمائيد. احنف پرسيد: يا على آن خصلتها کدامند؟ على عليه السلام فرمود: با آن حضرت بيعت ميکنند که: 1- دزدى نکنند 2- زنا نکنند 3- کسى را (بناحق) نکشند 4- هتک حرمت محترمى را نکنند 5- بمسلمانى فحش نگويند 6- بمنزلى هجوم نکنند 7- کسى را بغير حق نزنند 8- مالهاى سوارى لاغر وضعيف را سوار نشوند 9- خود را با طلا زينت نکنند (يعنى طلا نپوشند) 10- خز نپوشند 11- ابريشم نپوشند 12- نعلين هاى صراره نپوشند 13- از مسجدى خروج نکنند 14- راه را (بر کسى) نبندند 15- در حق يتيمى ظلم نکنند 16- راهى را خوفناک نکنند17- مکر وحيله ننمايند 18- مال يتيم را نخورند 19- لواط ننمايند 20- شراب نخورند 21- امانت را خيانت نکنند 22- خلف وعده نکنند 23- گندم وجو را احتکار نکنند 24- کسى که بان ها پناه مى برد نکشند 25- شکست خورده را تعقيب نکنند 26- خونى را (بناحق) نريزند 27- بکشتن شخص مجروح اقدام ننمايند 28- لباس زبر وخشن بپوشند 29- متکاى خود را خاک قرار دهند 30- نان جو بخورند 31- بچيز کم راضى باشند 32- براى خدا آن طور که بايد وشايد جهاد نمايند 33- مشگ وبوى خوش ببويند 34- از نجاست دورى کنند (شش خصلت از خصال مذکوره در حديث نبود - مترجم). وآن حضرت هم با آن ها شرط ميکند که معاشر وملازمى انتخاب نکند، هر مکان وزمانى که آن ها بروند او هم برود، بچيز کم قانع باشد، زمين را بعون خدا پر از عدل وداد نمايد آن طور که پر از ظلم جور شده باشد، خدا را آن طور که بايد وشايد عبادت کند، خراسان براى آن حضرت فتح خواهد شد. اهل يمن مطيع او خواهند شد، لشگرها از يمن او را استقبال ميکنند، شهسوار همدان وخولان او را بطرف اوس وخزرج ميبرد، بازوى او بوسيله سليمان تقويت ميشود، جلو او عقيل وعلى خواهد بود، راننده او حرث است، طايفه مضر پشتيبان او خواهند بود که جلو مى روند با قبيله بجيله وثقيف ومجمع وغداف مخالف است، با لشگرها حرکت ميکند تا اينکه وادى هاى فتنه متروک شوند. حسنى با دوازده هزار نفر بان حضرت ملحق ميشود آن بزرگوار بحسنى ميگويد: من از توبه اين امور سزاوارترم، او در جواب گويد: دليل وبرهان تو چيست؟پس آن حضرت بر پرنده اشاره مى کند بر کتف مبارکش فرود ميايد، عصاى خود را غرس ميکند سبز ميشود يک نوع سبز شدن نيکوئى، آنگاه حسنى لشگر را تسليم آن حضرت نموده وخود در جلو لشگر قرار ميگيرد، بعد از آن سر وصدائى در دمشق بپا ميشود که ميگويند: اعراب حجاز براى شما جمع شده اند، سفيانى به اصحاب خود گويد: اين گروه چه، ميگويند؟ در جوابش گويند: اين ها اصحابى هستند ناتوان وغير فعال وما اصحابى هستيم با حيله واسلحه تو با ما بيا تا بر آنها خروج کنيم. احف پرسيد يا اميرالمؤمنين سفيانى از چه گروهى است؟ حضرت فرمود: از بنى اميه است ودائيهاى اوکلب ميباشد، نام او عنبسه بن مره بن کليب بن سلمه بن عبد الله بن عبد المقتدر بن عثمان بن معاويه بن ابى سفيان بن حرب بن اميه بن عبد شمس است که شريرترين وملعون ترين وظالم ترين خلق خدا است. سفيانى با لشگر ومالهاى سوارى خود خروج ميکند وتعداد صد وهفتاد هزار نفر با او خواهند بود ودر بحيره طبريه نزول ميکنند، آنگاه مهدى عليه السلام در حالى که جبرئيل در جلو او است بسوى سفيانى حرکت ميکند ودر شب راه ميروند وروز پنهان ميشوند ومردم هم از آن حضرت متابعت ميکنند تا اينکه در بحيره طبريه باسفيانى مصادف ميشوند وخدا بسفيانى غصب ميکند خلق خدا هم بجهت غضب خدا به او غضب ميکنند پرنده ها آنها را با پر وبال خود سنگباران ميکنند وکوهها با سنگ هاى خود وملائکه با صداهاى خود آن ها را مورد حمله قرار مى دهند، ساعتى طول نميکشد که خدا کليه اصحاب سفيانى را هلاک مينمايد وغير از سفيانى کسى از آن ها باقى نميماند، آنگاه مهدى عليه السلام او را گرفته در زير درختى که شاخه هاى آن بطرف بحيره طبريه متمايل است ذبح ميکند وشهر دمشق را تصرف مينمايد، بعد از آن پادشاه روم با صد هزار صليب که در زير هر صليبى ده هزار نفر قرار داد خروج ميکند وطر سوسارا با نيزه فتح نموده واموال مردم را غارت مينمايد. آنگاه خداى عالم جبرئيل را ميفرستد تا شهر مصيصه (شهرى است در شام) ومنزلها وآنچه در آن است از جا کنده در بين آسمان وزمين معلق مى نمايد وپادشاه روز با لشگر خود حرکت کرده در جاى شهر مصيصه نزول کرده ميگويند: چه شد آن شهرى که روم ونصر انيت از آن خائف بود؟ در جواب صداى خروسها وسگها وحيوانات را از بالاى سر خود مى شنوند. سيد بن طاووس ميگويد: اين عين عبارتى بود که ما از کتاب سليلى يافتيم وذکر کرديم.
به این مطلب امتیاز بدهید:موضوعات مرتبط با این مطلب : فریبکاری برخی ظهورنویسانمدعیان دروغین یمانی،خراسانی،شعیب بن صالح
برچسب ها: سیدیمانیØŒسیدخراسانیØŒشعیب بن صالحØŒمدعیان دروغین